مهرداد فرید کارگردان سینما تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه» با بیان اینکه همیشه دوست داشتم فیلمی با محوریت امام رضا علیه السلام جلوی دوربین ببرم ، گفت: به عنوان یک مسلمان ایرانی همیشه دوست داشتم فیلمی با محوریت امام رضا(ع) جلوی دوربین ببرم، چون فیلمسازی در این حوزه سعادتی است که یک فیلساز میتواند تا پایان عمر به آن افتخار کند. مطلب دیگر اینکه ما ایرانیها علاقه عجیب و توصیف ناشدنی به امام رضا (ع) داریم، برای همین هیچ فیلمسازی در کشورمان وجود ندارد که قلبا آرزوی ساختن فیلمی با محوریت امام رضا(ع) را نداشته باشد.
وی افزود: ساختن فیلم با محوریت امام رضا(ع) سختیهای خاصی دارد که شاید دیگر آثار سینمایی چنین مشکلی نداشته باشند. ابتدا اینکه کارهایی که در آن موضوع و محور امام رضا(ع) است، باید به صورت غیر مستقیم به موضوع بپردازند، چون عملاً سینمای ما از ساخت کاری که در آن بخواهد به شکلی فاخر زمان امام رضا(ع) را تصویر کند، معذور است، برای همین سعی میکند به شکلی غیر مستقیم به موضوع مورد نظر توجه کند، همانند روشی که من در فیلم «دعوتنامه» به آن پراختم. البته این شکل از کار هم حساسیتهای خاص خود را دارد، چون مردم نسبت به این موضوع دقت و حساسیت بالایی دارند.
کارگردان فیلم «دعوتنامه» در بخش دیگری از سخنانش گفت: زمانی که با تمام محدودیت و کمبودهای موجود ما فیلمی با محوریت امام رضا میسازیم توقع داریم که به ما در این زمینه کمک شود، اما متاسفانه نه تنها کمکی در این زمینه رخ نمیدهد، بلکه در بسیاری از مواقع سنگاندازی هم میشود! برای مثال در زمان ساخت دعوتنامه ما این مشکل را به خوبی احساس کردیم، چون آستان قدس شرایط را برای ساخت فیلم ما فراهم نمیکرد!
فرید گفت: به نظر من این سختگیری ها از آنجا نشأت میگیرد که هنوز عدهای از نقش و کارکرد سینما غافل هستند، یا اینکه این رسانه را به واسطه اصالت غربی بودنش، مناسب برای توجهات دینی و قرآنی نمیدهند. این شکل از تفکر به نظرم بزرگترین ضربه به اسلام و قرآن است، چون امروز دنیا از سینما به قویترین شکل ممکن برای تبلیغ ارزشهای خود استفاده میکند، اما متاسفانه این قدرت را فراموش کرده و خود را به دست تقدیر سپردهایم تا شرایط هر طرف که میخواهد ما را سوق دهد!
این کارگردان تاکید کرد: افسوس بزرگ من این است که سینمای غرب جدا از اینکه با ساخت فیلمهای تبشیری مجددا احساسات دینی را در آن سرزمین بیدار کرده، بلکه به نوعی جوانام مسلمان را هم مخاطب قرار داده، پس در چنین شرایطی، چگونه انتظار داریم تا فکر و ذهن جوانان مسموم چنین تولیداتی نشود، به ویژه که در شرایطی فعلی فیلمهای آمریکایی به راحتترین شکل ممکن در اختیار جوانان این مرز و بوم قرار میگیرد.
وی به فیلمسازانی که خواهان فیلمسازی در این حوزه هستند، توصیه کرد: به همه کسانی که خواهان فعالیت در حوزه سینمایی دینی را دارند توصیه میکنم که تا حد توان از مستقیمگویی پرهیز کنند، چون این شکل از کار سالهاست که جواب خود را پس داده و مخاطب لازم را ندارد، حتی در بسیار از مواقع موجب طرد تماشاگر میشود. مطلب دیگر اینکه فیلم یا سریالی که به شکلی غیر مستقیم و در قالب داستان های امروز به موضوع امام رضا میپردازد، این موقعیت را فراهم میآورد تا تماشاگر با کار همذات پنداری کند. این روش به نظرم میتوان عامل و مشوق بهتری برای توجه به موضوعات ارزشی باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: عشق به امام رضا(ع) تنها مختص به شیعیان نمیشود، بلکه اگر سفری به مشهد داشته باشیم، میبینیم که همه ایرانیان از هر قوم و آئینی به امام رضا(ع) عشق میورزند، برای همین وقتی ما چنین ظرفیتی در سینما خود داریم نتوانیم از آن به شکل مطلوبی بهره ببریم؟ این سوال اگر به درستی از مسئولان پاسخ داده شود، به نظرم میتوان انتظار روزهای خوبی را برای سینمای دینی داشت.
این فیلمساز در انتها با تاکید بر اینکه سینمای دینی تنها به فیلمسازی خاص محدود نمیشود، تاکید میکرد: معضل جدی دیگر در حوزه سینمای دینی به برداشتهایی مربوط میشود که نسبت به این سینما وجو دارد. آنهم اینکه تصور کنیم آدمهایی خاص مجاز هستند در این حوزه کار کنند. نگرشی که متاسفانه بعد از انقلاب در این ژانر سینمایی حاکم بوده و به نوعی باعث شده رونق از این شکل سینمایی دور شود. در این میان باید توجه داشت که نگاه به موضوع دینی اگر با تنوع نگرش به مخاطب منتقل شود خواهد توانست اقشار بیشتری را جذب خود کند.